raziejazayeri164



تأثير قصه کودکانه بر كاهش علايم اافسردگي در كودكان افسرده شهناز شيباني*، دكتر مجيد يوسفي لويه **و دكتر علي دلاور*** 85/10/20:نهايي پذيرش 85/8/25 :نظر تجديد 85/6/27 :دريافت تاريخ چكيده هدف: هدف از پژوهش حاضر تعيين تأثير قصهدرماني بر كاهش علايم افسردگي كودكان بوده است. روش: بدين منظور در چهارچوب روش پژوهشي نيمهآزمايشي 5 نفر از دانشآموزان افسرده پاية چهارم و پنجم ابتدايي در پژوهش شركت داده شدند. طرح پژوهش از نوع پيشآزمون ـ پسآزمون بدون گروه كنترل بوده است. پرسشنامة علائم مرضي كودكان مورد استفاده قرار گرفت. پس از انجام پيشآزمون برنامة قصهدرماني به مدت 24 جلسه 60 دقيقهاي (دوبار در هفته) اجرا شد و در پايان پس آزمون انجام شد. يافتهها: نتايج نشان داد كه افسردگي تمام آزمودنيها در پايان برنامة درماني كاهش يافت. علاوه بر اين قصهدرماني بر درمان اختلالهاي همبود شامل اختلالهاي اضطرابي و لجبازي و نافرماني مؤثر بوده است.نتيجهگيري: قصهدرماني علايم افسردگي، اضطراب و هراس را در كودكان افسرده كاهش ميدهد. واژههاي كليدي : قصهدرماني، افسردگي كودكان ________________________ * كارشناس ارشد روان شناسي كودكان استثنايي مركز خدمات مشاورهاي آرمش ** استاد يار دانشگاه آزاد اسلاميتهران مركزي (ir.ac.iauctb@usefi_m: Email ( *** استاد دانشگاه علامه طباطبايي www.SID.ir Archive of SID 894 / پژوهش در حيطه كودكان استثنايي / سال ششم، شماره 4 ،1385 مقدمه در سالهاي اخير وجود افسردگي در كودكان و نوجوانان نه تنها محرز دانسته شده است، بلكه نظر بر اين است كه افسردگي كودكي ميتواند مشكلات جدي براي سلامت عموميايجاد كند (لامارين، 1995 .(به گونهاي كه پژوهشها نشان داده است كه شناسايي افسردگيهاي كودكي و نوجواني ميتواند احتمال بيماريهاي رواني ديگر، ناراحتيهاي شديد، رفتارهاي ناسازگارانه و حتي مرگ و مير كودكان و نوجوانان را كاهش ميدهد (ريو،2000 .(برخي كودكان نشانههاي كلاسيك افسردگي شامل غمگيني، اضطراب، بيقراري و مشكلاتي در خوردن و خوابيدن را نشان ميدهند. در حالي كه برخي ديگر از كودكان افسرده مشكلات و دردهاي جسماني را نشان ميدهند كه به درمانهاي متداول پاسخ نميدهند. هر چند كه تشخيص افسردگي به مصاحبه و نوع ابزارهاي سنجش نيز بستگي دارد (داوال، 2001 .( پژوهش نشان داده است با وجود تشابه افسردگي كودكي با بزرگسالي، افسردگي كودكي نسبت به افسردگي بزرگسالي طيف متفاوتي از نشانهها را شامل ميشود، علاوه بر اين كه افسردگي در كودكان و نوجوانان همبودي بيشتري با ساير اختلالهاي رواني دارد (كارلسون، 2000 .(با وجود انواع افسردگي كودكان و نوجوانان، اختلال افسردگي اساسي از مهمترين مواردي است كه در خصوص كودكان مطرح ميشود و همانند اختلال افسردگي اساسي بزرگسالان ناتوانكننده است (ريان، 2003 .(به گونهاي كه كاركردهاي فرد در كوتاهمدت يا درازمدت دچار آسيب ميشود (ميرزا و مايكل،1996 .( در واقع افسردگي اساسي كودكي اختلال خلقي عودكنندهاي است كه بهطور قابل ملاحظهاي با رشد بهنجار كودك تداخل ميكند و به گونهاي فزاينده با خطر رفتارهاي خودكشي همراه ميشود (بيرماهر، آربلايز و برنت، 2002 .( مطابق با IV-DSM تشخيص افسردگي كودكان زماني داده ميشود كه در يك يا چند دورة دو هفتهاي شواهدي دال بر تغيير كاركرد نشان بدهد. از جمله اينكه كودك افسرده ممكن است تحريكپذير يا بيعلاقه شود و از خيلي چيزها لذت نبرد يا هر دو حالت را داشته باشد. در ضمن كودك بايد حداقل چهار مورد از نشانههاي زير را تقريباً هر روز داشته باشد و برخي از كاركردهاي مهم او مختل شود : 1 (لاغر شدن و نرسيدن به وزن مورد انتظار www.SID.ir Archive of SID تأثير قصه درماني بر كاهش علايم افسردگي در/ 895 2 (اختلال در خواب ( پرخوابييا بيخوابي) 3 (كندي يا تحريك رواني ـ حركتي شديد 4 (خستگي يا كمانرژي بودن 5 (احساس بيارزش بودن يا احساس گناه بيجا و افراطي 6 (افت توانايي تفكر، تمركز و تصميمگيري 7 (افكار تكراري در مورد مرگ و خودكشي (شرودر و گوردون ترجمة فيروز بخت، 1385 .( علاوه بر اختلال افسردگي اساسي، اختلال افسردهخويي نيز از جمله اختلالهاي خلقي يك قطبي نسبتاً پايداري است كه اغلب در كودكي بروز ميكند (پارك و گوديير، 2000 .(افسردهخويي كودكي داراي نشانههاي افسردگي خفيف حداقل به مدت يك سال در كودكي و نوجواني است كه با حداقل دو مورد از نشانههاي زير همراه باشد : اشتهاي كم يا پرخوري، انرژي كم و خستگي، احساس بيارزشي، تمركز كم يا ضعيف در تصميمگيري و احساس نااميدي (زارب، ترجمة خداياري فرد و عابديني، 1383 .( افسردگي كودكي ممكن است به عوامل شيميايي، زيستي، ژنتيكي و عوامل روانشناختي از جمله روانپويايي، شناختي، رفتاري،فشارهاي رواني زندگي و عوامل محيطي ـ اجتماعي يا تركيبي از موارد فوق مربوط باشد (داوال،2001 ،تروكسلر و گراگ، 1977 .(به طور كلي حدود 2 درصد كودكان پيش از سن بلوغ و حدود 5 تا 8 درصد نوجوانان دچار افسردگي هستند و طيف باليني اين اختلال را از غمگيني ساده تا افسردگي اساسي يا اختلال دو قطبي در برميگيرد (سون سي و كريچنر، 2000 .( درمان كودكان و نوجوانان افسرده يكي از چالشانگيزترين موضوعات باليني و بهداشت رواني عمومياست. با توجه به ميزان مرگ و مير شديد ناشي از اختلال افسردگي اساسي نوجواني، بازبيني ادبيات مربوط براي دستيابي به بهترين گزينههاي درماني ضروري بهنظر ميرسد (ميلين، واكر و جو، 2003.(در اين خصوص، هرچند كه پيشگيري اوليه همواره كارآمد و مؤثر نبوده است ولي شواهد نشان ميدهد پيشگيري ثانويه (مداخلههاي درماني) ميتواند مشكلات رواني ـ اجتماعي آتي را به طور چشمگيري كاهش دهد (لامارين، 1995 .( www.SID.ir Archive of SID 896 / پژوهش در حيطه كودكان استثنايي / سال 


2 -قصه کودکانه با كلمات داراي بار عاطفي مثبت در اين روش درمانگر با استفاده از كلمات، مفاهيم و پديدههاي داراي بار عاطفي مثبت، قصه هايي را قبلاً انتخاب و در جلسه براي كودكان بازگو ميكرد، سپس همراه با كودكان جنبههاي مختلف قصه را به بحث و بررسي ميگذاشت. در اين گفتوگو بر رويدادهاي خوشايند، جنبههاي مثبت مربوط به موضوعات و راه حلهاي مؤثر بهكار برده شده در قصه، تمركز ميشد. 3 -قصهگويي با كلمات داراي بار عاطفي قدرت و نيرومندي در اين روش با استناد به روش قصهگويي متينگلي (به نقل از كداسن و شفر، (ترجمه صابري و وكيلي، 1382 .(از ميان كتابهاي قصهكودكان، قصههايي كه داراي كلمات و مفاهيم با مضمون قدرت، نيرومندي، انرژي و تحرك بودند، براي جلسات درمان استفاده شد. قصهها در جلسات درمان براي كودكان خوانده ميشد و پس از آن جنبههاي اصلي و مهم قصه با كودكان مورد بحث قرار ميگرفت. 4 -كلمه قصة مرا حدس بزن در اين روش با استناد به روش قصهگويي ماري ريپ به نقل از كداسن و شفر (ترجمه صابري و وكيلي، 1382(هر كودك از ميان كارتهايي كه كلماتي بر روي آن نوشته شده كارتي را انتخاب ميكرد و با آن كلمه قصهاي ميساخت كه داراي مقدمه، ميانه و پايان بود. (اين كلمات با زمينههاي مربوط به مشكلات آنها مرتبط بوده است)، ساير كودكان ضمن شنيدن قصهكودك بايد كلمه اصلي قصهاو را حدس ميزدند در پايان درمانگر پيامهاي درماني قصهكودك را ميگر


اهميت داستان گويي در رشد ذهني کودکان بسيار بالاست. براي کمک به کودکان و نوجوانان جهت به ياد داشتن آنچه که نياز دارند به خاطر بسپارند، داستان بگوييد.


تحقيقات در حوزه تاثير علوم اعصاب در حافظه، نشان دهنده توانايي يادگيري کودکان از طريق داستان است و به آنها کمک مي کند تا توانايي ادراک و ارتقاء حافظه بلند مدت را حتي در سخت ترين (يا خسته کننده ترين) موضوعها نيز افزايش دهند.


گفتن داستان انگيزه يادگيري را زنده مي کند و مطلب را در حافظه جاي مي دهد. تجربيات ما در گوش دادن به داستان ها در ايام کودکي، سيستم ذخيره سازي حافظه مغز را به پايه و اساس يادگيري و به ياد آوردن تبديل مي کند. اين پايه دو بخش دارد. يکي روابط مثبت عاطفي که از طريق تجربه خواندن يا گفتن داستانها ايجاد شده است و ديگري، آشنا شدن با شيوه روايت داستان، به يک چارچوب نگهداري در حافظه درازمدت در طول عمر مي انجامد.


اهميت داستان گويي و احساسات مثبت ناشي از آن


گوش دادن به داستان ها در دوران کودکي ، ما را با يک چارچوب کسب تجربيات مبهم و لذت بخش، که مغز قادر است به ياد آورده و در سراسر زندگي جستجو کند، سوق مي دهد. اغلب اين يک احساس خوشايند در رختخواب است. حتي براي کودکان ناآرام که در شرايط پر سر و صدا رشد کرده اند، يک داستان در هنگام خواب به معني بودن در آرامش نسبي براي لحظاتي است، حتي اگر موقت باشد.


اهميت داستان گويي در افزايش يادگيري و رشد ذهني کودکان??


اهميت داستان گويي در افزايش يادگيري و رشد ذهني کودکان


فراتر از دوران کودکي، زماني که کسي داستان خواندن ديگران براي خود را به ياد مي آورد، حس امنيت و آرامش رواني براي او تجديد مي شود. در ذهن ماندن اين شرايط رواني مثبت در قالب روايت هايي که در طول زندگي شنيده مي شوند، ماندگاري اطلاعات را در قالب يک داستان افزايش مي دهند.


[irp posts=”4495″ name=”ده راهکار براي علاقه‌ مند کردن کودکان به کتابخواني”]


خواندن کتابهاي معروف و نوستالژيک


اگر شما طعم لذت خواندن کتاب هاي قصه ي کودکانه خواب را براي بچه هاي کوچک چشيده باشيد، حس مي کنيد که چرا داستانها براي کودکان اين قدر جذاب هستند. در طول دوران کودکي، معمولاً کودکان به يک کتاب علاقه مند شده و مي خواهند که بارها و بارها همان را برايشان بخوانيد. حتي بعد از چندين بار قرائت، آنها به شدت از پيش بيني آنچه که در صفحه بعد اتفاق خواهد افتاد، لذت مي برند و افتخار مي کنند که درست حدس زده اند.


اين پديده، يعني درخواست خواندن مکرر يک کتاب واحد، مي تواند به عنوان تمايل مغز براي يک سيستم پاداش – لذت به خود، تعبير شود. اين به عنوان پاسخ مغز به انتخاب يا پيش بيني اي که به نظر درست مي رسد، تلقي مي شود. احساس لذت پاداش توسط افزايش آزاد شدن دوپامين فعال مي شود.


ميل به خواندن کتاب ها با صداي بلند و درخواست داستانهاي مکرر که براي کودکان قابل پيش بيني باشد، شاخصه هاي قدرت در مغز را تحريک کرده و به تقويت حافظه مي انجامد. گوش دادن فعال و متعاقب آن پيش بيني وقايع بعدي که در کودکان ديده ايد، کليد مغز براي ذخيره اطلاعات در حافظه بلند مدت است.


اين تمايل به پيش بيني از يک ماده مغناطيسي در مغز، به نام دوپامين ناشي مي شود که وقتي آزاد مي شود، احساس رضايت، لذت، انگيزه، پشتکار و حافظه را ترويج مي کند. يکي از قوي ترين موارد آزاد شدن دوپامين، لذت بردن از پيش بيني و پيدا کردن اتفاق درست در آينده است.


دوران کودکي، مغز از آنچه پيش بيني مي کند، بيشتر لذت برده و کمتر درگير عواقب آن است. اما همانطور که کودکان رشد مي کنند، احساس لذت با استرس پيش بيني هاي نادرست (انتخاب ها يا پاسخ هايي که با اطمينان مشخص نيستند) درگير مي شود و تحت تاثير آن قرار مي گيرد. بنابراين در طول سال ها داستان خواندنهاي هنگام خواب، اين حس پيش بيني لذت بخش، حتي زماني که کودک با اطمينان مي داند چه چيزي در صفحه بعدي اتفاق خواهد افتاد، براي مغز لذت احتمالي را فراهم مي آورد.


اهميت داستان گويي در افزايش يادگيري و رشد ذهني کودکان??


اهميت داستان گويي در افزايش يادگيري و رشد ذهني کودکان


کليدهايي براي به خاطر سپردن


منشاء تاريخ بشر و اولين گذار از دانش، از طريق گفتن داستان ها بود. قصه گويي براي قرن ها منبع اصلي سرگرمي و بهانه اي براي برگزاري اجتماعات جمعي و مناسبت هاي خاص بود.


اهميت داستان گويي و موفقيت و بازدهي داستان ها براي به اشتراک گذاشتن تاريخچه و يادگيري افراد، به اين دليل که مغز اطلاعات بيشتري را در قالب داستان ذخيره مي کند، قابل اثبات است. کارکرد مغزهاي ما بر اساس الگوها (روابط مکرر) و به تبع خاطرات و رويدادهاي متواليست. چنين سيستمي، تفسير جهان را تسهيل کرده و تبيين مي کند که ما همه اطلاعات جديد و انتخاب هايمان را با استفاده از تجارب و دانش قبلي خود، به عنوان عامل احساس، ادراک مي کنيم.


نقشه ذهني الگوي داستان هاي دوران کودکي، چارچوبي است که مغز مي تواند اطلاعات جديد ارائه شده را در آن به شکلي قابل درک، جاي دهد. چارچوب داستان به زودي شکل مي گيرد و به وسيله پيشرفت سه مرحله اي آن به راحتي قابل تشخيص است :


– آغاز مساله (يکي بود، يکي نبود)


– طرح مساله


– حل مساله (… و آنها سالها به خوبي و خوشي در کنار هم زندگي کردند)


 وقتي اطلاعات، چه جبري و چه تاريخي، در شکلي آشنا (روايي) ارائه شود، اين ساختار حافظه، موجب حفظ اطلاعات در مغز مي شود. با گذشت زمان، اين نقشه گسترش مي يابد و شامل روايت هايي مي شود که پايان آن وماً به خوشبختي محدود نمي شود. اين مي تواند فرصتي براي کودکان شما براي يادگيري، کند و کاو و يا کشف نتايج متعدد يا راه حل هاي جايگزين باشد.


يک نمونه از اهميت داستان گويي براي کودکان


ادبي :


فريدون در تهران به دنيا آمد. جد پدري او به دليل مأموريت اداري به همدان منتقل شده بود، پدرش ابراهيم در همدان متولد شد و در روزهاي جواني به تهران آمد. فريدون سالهاي اول و دوم تحصيلات ابتدايي را در تهران انجام داد و سپس به علت مأموريت اداري پدرش به مشهد رفت و بعد از چند سال دوباره به تهران بازگشت و سه سال اول دبيرستان را در دارالفنون گذراند و آنگاه به دبيرستان اديب رفت. در سن سالگي در وزارت پست و تلگراف مشغول به کار شد و اين کار تا 33 سال ادامه داشت. از همان زمان به مطبوعات روي آورد و در رومه‌ها و مجلات کارهايي از قبيل خبرنگاري و نويسندگي را به عهده گرفت. بعدها در رشته ادبيات فارسي دانشگاه تهران به تحصيل ادامه داد …


شما ممکن است از اين که فريدون، همان فريدون مشيري معروف است، يک سورپرايز داشته باشيد که مطمئناً او را بيشتر به حافظه پيوند خواهد داد. به طور مشابه، شما مي توانيد بيوگرافي افراد تاريخي، دانشمندان يا نويسندگاني را که مد نظر داريد، بيابيد. چيزهاي خاص را که منتسب به آن شخص مشهور است، بيان کنيد و از احوال او زماني که هم سن فرزند شما بوده است، اطلاعاتي پيدا کرده و بازگو کنيد. سپس، اين حقايق را با کمي مدرنيزه کردن، به يک داستان تبديل کنيد.


اهميت داستان گويي در افزايش يادگيري و رشد ذهني کودکان??


اهميت داستان گويي در افزايش يادگيري و رشد ذهني کودکان


زمان بندي در اهميت داستان گويي تاثيرگذار است


درست مثل يک مکث چشمگير در بازي يک هنرپيشه و يا زماني که يک کمدين با کمي تعلل اعلام مي کند که داستان زندگي خود را بازي کرده است و توجه ما را جلب مي کند، توقف در داستان هاي شما، توجه و حافظه کودک را متمرکز مي کند. مکث در گفتن يک روايت، درست در يک لحظه مهم داستان که مرتبط با اطلاعات مهم براي حافظه است، کنجکاوي را تحريک مي کند و اين براي مغز، لحظه اي ارزشمند براي بررسي و پيش بيني آن چيزي است که ممکن است در آينده رخ دهد و نتيجه آن اين است که به اطلاعات بعدي توجه ويژه شده و در خاطر مي ماند.


اجازه دهيد بچه ها پايان را پيش بيني کنند


توصيف صحنه و رويدادهايي که منجر به رخداد قسمت اصلي داستان مي شود، حياتي است. اگر داستان چنين هسته اي ندارد، خودتان آن را بسازيد و هنگامي که به قسمتي نزديک مي شويد که کودک بايد وارد عمل شده و پيش بيني خود را انجام دهد، آنها را از طريق حس کنجکاويشان به پيش بيني موضوع سوق دهيد.


وقتي بچه ها راوي قصه باشند تاثير در حافظه افزايش مي يابد


اينشتين مي گويد: ” اگر شما نميتوانيد مطلبي را به سادگي توضيح دهيد، به اندازه کافي آن را درک نکرده ايد.” درک واقعي از يک موضوع در واقع معادل توانايي ترجمه و تبديل آن به يک داستاني است که براي ديگران قابل درک باشد.


از فرزندان خود دعوت کنيد تا آنچه را که در مدرسه مي آموزند در قالب يک داستان براي بچه هاي کوچکتر وصف کنند. آنها يک تجربه احساسي مثبت را از توجه شما به آنچه که آنها به اشتراک مي گذارند، کسب مي کنند و از احساس داشتن حافظه اي قوي که قابليت تبديل اطلاعات به داستان را دارد، لذت مي برند.


با تبديل آموزه ها به يک داستان براي کودکان، حقايق جالب تر مي شوند، حالت اضطراب مثبت مغزشان فعال شده و به چارچوب ها و حافظه پايدار مي رسند. مستقل از اين که داستان فوق توسط شما يا بچه هايتان ايجاد شده باشد، حافظه و سابقه ذهني يک داستان، آموزه هاي جديد را به چارچوب قوي حافظه تعبيه شده در مغزتان متصل مي کند و اين اتفاق از زماني که اولين قصه خواب را به آنها گفته ايد، افتاده است.


انتخاب کتاب مناسب


يک موضوع بسيار مهم ديگر در قصه گويي براي کودکان انتخاب کتاب و قصه ي مناسب براي سن و موقعيت آن هاست که در چندين مقاله در همين سايت اطلاعات و راهنمايي هاي کاملي براي والدين گرداوري کرده ايم. انتخاب مناسب شما به مراتب تاثير مثبت قصه را در رشد و شخصيت کودکتان بيشتر مي کند و شما را به سمت مقصودتان هدايت مي کند.


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

tara shakhsi فایل اکی مرجع فروش و خرید انواع پایان نامه ، تحقیق ، مقاله ، پروژه ، ترجمه ، پاورپوینت ، انواع طرح های کسب و کار و ... کوچ pahneyeabic نوشتجات artasavalan-آرتاساوالان -ائل سئون - شاجین (shajin) چی به چیه کهربا رنگ